Web Analytics Made Easy - Statcounter

آخرین آمار کرونا در ایران

سیما سادات لاری،سخنگوی وزارت بهداشت درباره تازه‌ترین آمار کرونا در کشور با اشاره به شناسایی ۲۱۸۶ مورد جدید کرونا در کشور طی شبانه روز گذشته، گفت: تا کنون ۲۵۷ هزار و ۳۰۳ نفر از جمعیت کشور به این بیماری مبتلا شده‌اند.

لاری، تعداد فوتی‌ها در ۲۴ ساعت گذشته را ۱۹۴ نفر اعلام کرد و افزود: بر همین اساس، تا کنون ۱۲ هزار و ۸۲۹ نفر از هموطنان بر اثر ابتلاء به این بیماری جان خود را از دست داده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

معاون وزیر بهداشت اظهار کرد: استان‌های خوزستان، خراسان رضوی، آذربایجان غربی و مازندران در وضعیت قرمز قرار دارند. همچنین استان‌های تهران، فارس، کرمان، البرز، کهگیلویه و بویر احمد، گلستان، بوشهر، هرمزگان و آذربایجان شرقی هم در وضعیت هشدار قرار دارند.

بیشتر بخوانید:

کرونا در ایران: شناسایی ۲۱۸۶ بیمار جدید مبتلا به کرونا/ فوت ۱۹۴ بیمار/ ۴ استان در وضعیت قرمز

حریرچی: کنکور لغو نمی‌شود/ نگران برگزاری آزمون‌های کنکور نباشید/ شرایط کرونا در پاییز و زمستان بدتر می‌شود

***

نامه وزیر بهداشت به رهبر انقلاب

سعید نمکی وزیر بهداشت در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب آورده است: بی تردید دوباره بر می گردیم به روزهائی که مردم عزیز کشورمان با سلامتی و شادمانی در کنار هم زندگی کنند و دیری نخواهد پائید تا بر چهره نازنین فرمانده مهربانمان لبخند رضایتمندی بنشانیم.

بیشتر بخوانید:

وزیر بهداشت؛ حمایت‌های رهبری در مقابله‌ با کرونا برگ زرینی در تاریخ کشور است

***

اسحاق جهانگیری؛ پاس گل در انتخابات، سکوت در مشکلات

فارس نوشت: بسیاری از کارشناسان، جهانگیری را یار کمکی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته می‌دانند اما در واقع جامعه ایرانی او را با یاد «مگر یادتان نیست؟» می‌شناسند. او بارها در چند سال گذشته و به خصوص در بهار ۹۶ از فرمول یادآوری برای متوجه کردن افکار عمومی به خود استفاده کرد. تاریخ نشان داد که بسیاری از وعده‌‌های یار کمکی حسن روحانی در انتخابات سرابی بیش نبوده است...

اگرچه خیلی‌ها تصور می‌کردند کسی که در انتخابات ریاست جمهوری گفته بود زبان ما برای عذرخواهی الکن نیست در زمانی که مردم احساس می‌کنند دولت وعده‌های خود را نتوانسته عملیاتی کند با همان صلابت روزهای وعده از مردم عذرخواهی کند این روزها شاهد سکوت وی هستند...طبق ادعاهای جهانگیری او همیشه دغدغه توسعه کشور را داشته است اما در روزهای سخت مردم سخن و اعتراض و حتی ابراز تاسفی از سوی جهانگیری شنیده نمی‌شود و سکوت، جای آن وعده‌ها را گرفته است.

بیشتر بخوانید:

یار کمکی روحانی کجاست؟

***

چریک پیر، رئیس می‌شود؟

روزنامه سازندگی نوشت: حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران گفت: وقتی می‌گوییم جبهه اصلاحات یعنی تعداد زیادی از احزاب فراگیر و جمعیت‌های مختلف درون جبهه اصلاحات وجود دارد و فراتر از احزاب و گروه‌ها شخصیت‌های مختلف تاثیرگذار در جبهه اصلاحات فراوان هستند...حالا اینکه نام این نهاد شورای‌عالی باشد یا شورای هماهنگی و یا هر چیز دیگر فرقی نمی‌کند. اما حتما احزاب و شخصیت‌های اصلاح‌طلب باید با هم گفت‌وگو کنند و به یک جمع‌بندی برسند که نهادی که جامعیت بیشتری دارد تشکیل شود...

مرعشی گفت: سه خصوصیت از نظر من برای ریاست آینده شورا مهم است. اول اینکه طیف‌های مختلف این جبهه اعم از طیف‌های ارزشی تا میانه‌رو و رادیکال باید او را قبول داشته باشند و رابطه خوبی با او داشته باشند. دوم اینکه به لحاظ سیاسی باید نقش جبهه اصلاحات و انتخابات آینده را باور داشته باشد. اگر قرار باشد خودش در این‌باره مردد باشد که آیا باید شرکت کنیم یا خیر، نباید مردد باشد و باید بتواند فضای سیاسی را به خوبی تحلیل کند و بن‌بست‌ها را بشکند.

سوم هم اینکه پیام انتخاب این فرد به نظام باید پیام همراهی و همکاری باشد. آقای {عبدالله }نوری گذشته از اینکه خودش هم این مسئولیت را نخواهد پذیرفت اما ویژگی سوم را هم به اعتقاد من ندارد و پیام همراهی و همکاری با نظام از این طریق منتقل نخواهد شد.

اما بهزاد نبوی می‌تواند انتخاب خوبی باشد. همچنین مجید انصاری و محسن هاشمی هم می‌توانند به عنوان دیگر گزینه‌های مناسب برای ریاست شورای‌عالی یا هر نهاد هماهنگ‌کننده دیگری در جبهه اصلاحات مطرح باشد.

***

روايت روزنامه اصلاح طلب از گزينه هاي رياست جمهوري

آرمان ملي نوشت: شايد نام‌هاي متفاوتي از سوي اصلاح‌طلبان براي انتخابات 1400 مطرح شود اما به نظر مي‌رسد هيچ‌کدام از نام‌ها آنقدر جدي نباشد که نام محمد‌رضا عارف براي 1400 اصلاح طلبان به ميان آمده است. چنانکه برخي استعفاي وي از شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان را نيز پيرو همين موضوع مي‌دانند. اين در حالي است که اصلاح‌طلبان عارف را حداقلي‌ترين گزينه خود مي‌دانند و حتي حسين مرعشي سخنگوي حزب کارگزاران معتقد است عارف سقف پرش اصلاح‌طلبان در مجلس دهم بود... خود اصلاح‌طلبان نيز چندان موافق حضور عارف در 1400 نيستند؛ چرا که مي‌دانند نه راي‌آوري دارد و نه مي‌تواند پايگاه راي اصلاح‌طلبان را از آن خود کند.

البته فارغ از اين صحبت‌ها بسياري استعفاي وي را از شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان به علت آماده‌سازي در 1400 قلمداد مي‌کنند؛ امري که عارف و اطرافيانش آن را نه تاييد مي‌کنند و نه تکذيب.

البته آنطور که برخي تحليلگران مي‌‌گويند اصلاح‌طلبان چهره‌هاي مهم‌تري براي عرضه در سال 1400 دارند که هنوز هيچ‌کدام در اين مورد به جمع‌بندي نرسيده‌اند؛ از محمد‌جواد ظريف وزير امور خارجه تا اصلاح‌طلبان شناسنامه‌داري چون محمد‌رضا خاتمي و محسن صفايي‌فراهاني. بايد ديد رويکرد اصلاح‌طلبان در ماه‌هاي پاياني سال چه تغييري مي‌کند و به گزينه‌ نهايي خواهند رسيد يا اينکه شرايط به گونه ديگري پيش خواهد رفت.

***

ادعاي روزنامه اصلاح طلب درباره قاليباف

روزنامه شرق نوشت: ... قالیباف از دو جبهه بیرون و درون مجلس با تندروی‌ها یا مطالباتی انباشته‌شده روبه‌روست. ریاست قالیباف بر مجلس اگرچه در نهایت با همراهی طیف مخالف او مشهور به دلواپسان و جبهه پایداری صورت گرفت؛ اما قطعا این همراهی نه بلامنازع است و نه ائتلافی پایدار. قطعا وقتی قالیباف را به‌عنوان رئیس مجلس برگزیدند، ‌از او انتظار همراهی با سیاست‌شان را داشته و دارند. او از یک سو باید خودش را با خواسته‌ها و انتظارات این جریان هماهنگ کند؛ وگرنه به‌سرعت چوب لای چرخش خواهند گذاشت و هم مجلس را از افتادن به ورطه تندروی یک‌سویه برهاند. مثلا در قضیه تاجگردون مشخص بود که او تمایلی به حذف او نداشت. غیبت او در جلسه‌ شعبه 12 مجلس در خرداد برای بررسی اعتبار تاجگردون مؤید همین نکته بود. از ۱۸ نفر اعضای شعبه ۱۲، فقط ۱۶ نفر حضور داشتند و یکی از غایبان این جلسه محمدباقر قالیباف بود؛ غیبتی که اتفاقا بسیار به چشم آمد.

***

دولت آينده توتاليتر، علمي و تكنوكرات‌خواهد بود

ابراهيم فياض، پژوهشگر جامعه‌شناسي و دانشيار گروه مردم‌شناسي دانشگاه تهران به روزنامه شرق مي گويد: ... يادتان باشد كه آقاي ظريف هم در مجلس قبلي با لحن تحقيرآميزي با نمايندگان حرف زد. ظريف براي خارجي‌ها مي‌خنديد و براي نمايندگان مجلس دهم عصباني مي‌شد. رفتار نمايندگان مجلس يازدهم، تا حدي واكنشي بود به رفتار ظريف با نمايندگان مجلس دهم. اين مجلس شايد دارد انتقام مجلس قبلي را هم مي‌گيرد.

- اين مجلس از نظر طبقاتي دچار تعليق است. اين مجلس يكي از بي‌هويت‌ترين مجالس پس از انقلاب است و وجه اصلي هويتش شايد فقط ضديت با دولت فعلي باشد وگرنه از هر طبقه‌اي در اين مجلس حضور دارند و هويت اجتماعي و اقتصادي خاصي ندارد. به لحاظ سياسي هم بسياري از نمايندگان اين مجلس ممكن است چپ‌تر از اصلاح‌طلبان باشند. يعني به‌ شدت معترضند به وضعيت فعلي.

- جبهه اصولگرا فرو مي‌پاشد و اين فروپاشي معنايي جز تشديد اختلافات دروني اين جبهه ندارد. 

- دولت آينده هرگز مثل اين مجلس نخواهد بود. يك دولت جدي و علمي و تكنوكرات بر سر كار خواهد آمد. اگر دولت بعدي مثل همين مجلس باشد، فروپاشي اجتماعي رخ خواهد داد. ولي دولت بعدي از جنس مجلس يازدهم نخواهد بود و در كنار دولت توتاليتر و علمي و تكنوكرات بعدي، باز هم اين مجلس منفعل خواهد بود و همه كارها را دولت پيش خواهد برد. در دوره بناپارت هم مجالسي به ‌شدت منفعل در برابر قدرت مركزي وجود داشت. كاركرد اين مجلس فقط اين است كه نقش كاتاليزور را در روي كار آمدن چنين دولتي ايفا كند وگرنه اين مجلس هويتي ندارد كه بخواهد دولت بنا كند.

***

ادعاي روزنامه اصلاح طلب درباره قاليباف

روزنامه شرق نوشت: ... قالیباف از دو جبهه بیرون و درون مجلس با تندروی‌ها یا مطالباتی انباشته‌شده روبه‌روست. ریاست قالیباف بر مجلس اگرچه در نهایت با همراهی طیف مخالف او مشهور به دلواپسان و جبهه پایداری صورت گرفت؛ اما قطعا این همراهی نه بلامنازع است و نه ائتلافی پایدار. قطعا وقتی قالیباف را به‌عنوان رئیس مجلس برگزیدند، ‌از او انتظار همراهی با سیاست‌شان را داشته و دارند. او از یک سو باید خودش را با خواسته‌ها و انتظارات این جریان هماهنگ کند؛ وگرنه به‌سرعت چوب لای چرخش خواهند گذاشت و هم مجلس را از افتادن به ورطه تندروی یک‌سویه برهاند. مثلا در قضیه تاجگردون مشخص بود که او تمایلی به حذف او نداشت. غیبت او در جلسه‌ شعبه 12 مجلس در خرداد برای بررسی اعتبار تاجگردون مؤید همین نکته بود. از ۱۸ نفر اعضای شعبه ۱۲، فقط ۱۶ نفر حضور داشتند و یکی از غایبان این جلسه محمدباقر قالیباف بود؛ غیبتی که اتفاقا بسیار به چشم آمد.

***

گزینه‌ها برای تعیین اعضای هیأت نظارت بر نمایندگان مشخص شدند

حجت‌الاسلام علی‌رضا سلیمی، نماینده مردم محلات در مجلس شورای اسلامی با اشاره به نشست امروز هیأت‌رئیسه مجلس گفت: در این جلسه گزینه‌ها برای تعیین اعضای هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان مشخص شدند. 

وی افزود: بر این اساس محمد‌مهدی مفتح، مصطفی طاهری، حسن شجاعی، محمد دشتی اردکانی، محمد سرگزی و موسی غضنفرآبادی برای این منظور از سوی هیأت‌رئیسه مشخص شدند.

***

شایعه فروش جزیره کیش ناشی از غرض ورزی دشمنان است

ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس در تشریح جلسه عصر امروز کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس پیرامون روند تدوین پیش نویس توافق همکاری ۲۵ ساله با چین گفت: ظریف در این باره گفت که روابط جمهوری اسلامی ایران با چین یک روابط راهبردی بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل است.

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس تصریح کرد: طبق گفته وزیر امور خارجه، روند تدوین این سند با سفر آقای شیء جین پینگ به تهران در سال ۱۳۹۴ آغاز شد و دو کشور در آن سفر تصمیم گرفتند تا نقشه راه بلندمدت را طراحی کنند و طرفین هنوز در حال مذاکره روی این سند هستند.

عمویی بیان کرد: وزیر امور خارجه در تشریح ابعاد این سند، بر لحاظ شدن منافع ملی در تدوین این سند تأکید کرد و شایعاتی چون فروش جزیره کیش و فروش نفت ارزان را رد کرد و آن را ناشی از غرض ورزی دشمنان توسعه روابط ایران و چین دانست.

***

تاجگردون بعد از جدایی از مجلس کجا رفت؟

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون، نماینده گچساران بالاخره بعد از حدود بیش یک ماه از آغاز مجلس چهارشنبه هفته گذشته (۱۸ تیر) تعیین‌تکلیف شد و منتخب گچساران با پارلمان خداحافظی کرد.

تاجگردون در صفحه شخصی خود در اینستاگرام درباره فعالیت خود پس از بیرون رفتن از کسوت نمایندگی نوشت: امروز بعد از هشت سال به دفترم در موسسه‌ای که هیئت علمی هستم برگشتم.

بیشتر بخوانید:

شغل تاجگردون بعد از بیرون رفتن از پارلمان

وقتی اقوام ایرانی از نمایندگانشان جلوترند...

***

روایت سعید جلیلی از برخی مدیران دائمی کشور

سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در توئیتی نوشت: یک قشری حداقل در طبقه متوسط مدیران کشور وجود دارند که در طی ۱۰-۱۵ سال اخیر همواره بر سر کار بوده‌اند، هر کسی بیاید و برود بازهم این‌‌ها هستند، بیشترین استفاده و سوءاستفاده را همین افراد داشته‌اند. هر کسی هم سرکار می‌آید این‌ها عوض نمی‌شوند! اگر این سنخ افراد را نتوانید از سیستم بیرون بکشید، بسیاری از کارها و اصلاحات شکلی به نتیجه نمی‌رسد. 

بیشتر بخوانید:

توئیت سعید جلیلی درباره برخی مدیران دائمی کشور

 

منبع: الف

کلیدواژه: روزنامه اصلاح طلب بیشتر بخوانید جبهه اصلاحات وزیر بهداشت اصلاح طلبان یار کمکی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۰۸۱۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!

این نوشته تلاشی است برای طرح یک مسئله، آسیب‌شناسی یک روند و در حد وسع ارائه چند پیشنهاد، که در نوشته دوم تقدیم خوانندگان خواهد شد. برای ورود به بحث ناگزیر از طرح یک مثال هستم. همه ما در سطوحی با مسئله‌ها، بحران‌ها و بعضاً فجایعی دست به گریبان هستیم و برای مواجهه با آن‌ها به ابزارهایی متوسل می‌شویم. این ابزارها در مواقعی به حل مسئله و مدیریت بحران کمک می‌کنند و حتی قادر هستند از فجایع جلوگیری کنند و در برخی موارد واجد چنین کارکردی نیستند. به گمان من به سیاست نیز می‌توان از این منظر نگریست؛ یعنی مسئله‌ها، بحران‌ها و فجایعی را فهرست کرد و سپس پرسید آیا ابزارها و ابتکارهای متعارف احزاب، جبهه‌ها و حتی افراد واجد کارکرد مثبتی هستند یا خیر؟

کمی به عقب برمی‌گردم. از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا به‌نام چپ [خط امام] و سپس اصلاح‌طلب شناخته می‌شد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راه‌حل تبدیل شود. به‌عنوان نمونه در زمانی‌که گروه‌های سیاسی- نظامی عرصه سیاست و اجتماع را تسخیر کرده بودند، این جناح تلاش کرد بر وزن سیاست بیفزاید و از نظامی‌گری بکاهد یا به عبارتی از عرصه عمومی اسلحه‌زدایی کند که حاصل این تلاش به اعلامیه ده ماده‌ای دادستانی ختم شد. یا، در دوره‌ای که نظام اطلاعاتی کشور به‌شکل پراکنده اداره می‌شد و هر گروه به‌صلاحدید خود نسبت به عملکردش پاسخگو بود، تلاش شد نهاد اطلاعات کشور تجمیع شود و به‌عنوان یک وزارتخانه تحت اشراف قوه مقننه قرار بگیرد تا امر پاسخگویی ممکن شود.[۱] مضاف بر این‌ها می‌بایست به بحث زمان و مکان در فقه حکومتی ارجاع داد؛ باب این امر ابتدا از سوی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و در پی سنگینی نگاه فقه سنتی بر نظام تقنینی و حل مسئله کشور گشوده شد اما بعدتر جریان روشنفکری دینی با تلاش مضاعف بر آن شد نگاه و کارکردی متفاوت به دین ببخشد و از قرائت‌های تئوکراتیک و جزم‌اندیشانه بکاهد و بر ابعاد دموکراتیک و دگرخواهانه بیفزاید. افزون بر این‌ها می‌توان درباره آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذشت نیز، تأمل کرد؛ دولت اصلاحات توانست با ابتکاراتی پرستیژ ایران را در منطقه و جهان ارتقاء دهد و ضمناً، در بحران‌هایی مانند افغانستان، ۱۱ سپتامبر و همچنین حمله نظامی به عراق جنگ‌طلبی و تنش‌زایی را تعدیل کند. و، در آخر باید به انتخابات ۹۲ اشاره داشت که جریان اصلاحات به‌رغم پرونده‌ مفتوح انتخابات ۸۸ در جمیع ابعاد، به بن‌بست‌شکنی کمک کرد و در جهت کاستن از سرعت فرآیند فرسودگی کشور گام برداشت. البته همه این موارد طبعاً واجد خطاها و کاستی‌هایی بوده است، که فهرست‌کردن و نقد قاعده‌مند آن‌ها می‌تواند راهگشا باشد.

‌اینک اما به‌نظر می‌رسد دو فاکتور مذکور، یعنی درک صحیح وضع موجود، و نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل، اگر نگوییم به بن‌بست رسیده، دست‌کم با بحران اساسی مواجه شده‌اند. بحرانی که دامن‌گیر احزاب اصلاح‌طلب، جبهه اصلاحات ایران و… نیز شده، و بیم آن می‌رود چون آفت به‌سراغ ریشه‌ها نیز برود.

درباره نظام ادراکی اصلاح‌طلبان. طی سالیان گذشته، مجموعه‌ای از تلاش‌ها رخ داد و کمک کرد تا اصلاح‌طلبان درکی ‌نسبتاً روشن از وضع موجود یا به تعبیری «منطق موقعیت» به‌دست بیاورند. این تلاش‌های سه وجهی شامل ۱) فعالیت مستمر و هدفمند حزبی- جبهه‌ای، ۲) کوشش‌های محققانه، و ۳) حضور مؤثر در نظام اداری کشور بوده است که امروزه هر سه وجه محل تأمل‌اند. یعنی آنچه مزیت نسبی اصلاح‌طلبان- به‌عنوان جریان آلترناتیو- به‌شمار می‌رفت، رقیق شده و رو به اضمحلال رفته است. در وجه اول شاهد فقدان خلاقیت حزبی از یک‌سو و کاستی‌های بسیار در تئوریک و پراتیک سیاست‌ورزی حزبی هستیم. در مقابل، رقیب که اساساً تحزب را امری ثانوی و مخل نظم عمودی- دستوری در سیاست می‌پندارد، ضمن آن‌که خود همچنان به زیست محفلی و باندی وفادار است تلاش می‌کند با حداکثر توان از احزاب رقیب سازمان‌زدایی کند. در وجه دوم با افت قابل ملاحظه تولیدات نظری، خاصه در زمینه مسائل توسعه و علوم انسانی روبرو هستیم و گاه، تلاش‌هایی رهزن و تعمیم‌های انحرافی را مشاهده می‌کنیم که نه‌تنها قابلیت انطباق بر شرایط کنونی ایران را ندارند بلکه مخل پروژه‌های اصلاحی می‌شوند. در سوی دیگر، جریان رقیب تلاش داشته از کلمات مشئومه و حوزه‌های ممنوعه از قبیل علوم انسانی، الهیات جدید و جز این‌ها قبح‌زدایی کند و به‌شکل قرارگاهی بر این حوزه‌ها متمرکز شود و آن‌ها را تصرف کند. تعدد نشریات علوم انسانی و برنامه‌های سمعی- بصری وابسته به نهادهای حاکمیتی تصویری به‌نسبت روشن از این وضعیت به نمایش می‌گذارد. البته که نگارنده معتقد است هنوز این جریان با جوشش‌‌ها و کوشش‌های تئوریک معتبر فاصله‌ای قابل توجه دارد. به این‌ها اضافه کنیم ارتقاء متوسط سواد عمومی و تسلط بر زبان‌های خارجی، و همچنین امکان دسترسی به منابع آکادمیک برای کنشگران آزاد و البته ابزارهای هوش مصنوعی، که قادرند بی‌نیاز از ایستگاه‌های مرسوم تغذیه فکری جناحی، خوراک‌ فکری شهروندان منفرد را تأمین کنند. در وجه سوم با عدم حضور مؤثر اصلاح‌طلبان در نظام اداری کشور مواجه هستیم. این عدم حضور تا حد زیادی معلول نگاه دگر‌ساز و غیریت‌ستیز ساخت قدرت بوده است چنانکه می‌بینیم عمده تلاش‌ جریان رقیب اصلاح‌طلبان بر فتح بوروکراسی و ویژه‌خواری، آن هم به مبتذل‌ترین شکل آن بوده است. اما از سوی دیگر نمی‌توان بر یک ضعف اساسی، یعنی عدم کادرسازی و از آن مهم‌تر محافظه‌کاری، حتی در مواجهه با اختیارات قانونی چشم بست. ضعفی که در درجه اول نظام ارتقاء جناحی- باندی و در درجه بعد انواع تبعیض‌های جنسی، قومی و… را در پی داشته است. مع‌الوصف، شاید بتوان گفت اشغال بوروکراسی و ورود به سیاهه حقوق-دستمزدِ دولت دیگر لزوماً مزیت یک جریان سیاسی آلترناتیو به‌حساب نخواهد آمد.

با این اوصاف می‌توان این‌گونه ادعا کرد که احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلی‌شان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.

نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل. برای توضیح این سرفصل نخست می‌بایست تفکیکی میان سیاست پایین‌دستی (low politics) و سیاست بالادستی (high politics) قائل شد. اگر تا سالیان پیش میان این دو سطح از سیاست تعادلی برقرار بود، اینک به‌نظر می‌رسد کفه سیاست بالادستی به‌ سنگینی گرایش پیدا کرده است. بدین معنا که ساخت قدرت به ذیل اختیارات منصوص و حصری، و حتی شورای‌های قانونی/فراقانونی بسنده نکرده و خود رأساً به امور پایین‌دستی ورود کرده است. از دیگر سو، سیاست پایین‌دستی به‌حدی تنزل یافته است که اگر نگوییم هیچ‌گونه امکان اثرگذاری بر آن مترتب نیست، دست‌کم باید بر اثرگذاریِ حداقلی آن تفاهم کنیم؛ آن هم در حد جوانان حزب رستاخیز که نهایتاً ذیل سیاست دفاع از مصرف‌کننده، آمار گران‌فروشی و گران‌فروشان را گزارش می‌کردند!

این وضعیت چندعاملی چرخ فعالیت کنشگران اصلاح‌طلب را دستخوش اختلال کرده است. به عبارتی نه ورودی‌ها (inputs) با واقعیت همخوان‌اند، نه نظام هنجاری با مطالبات جامعه تنظیم است، و نه با ابداعات و بضاعت‌ کنونی راهی برای اثرگذاری باقی مانده است. برای این ادعا مثال‌هایی را ذکر می‌کنم که به‌ نظر موجب صدمه دیدن پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان شده‌اند. سابق بر این دستگاه ادراکی- تحلیلی جریان اصلاحات، حسب دریافت خود از وضع موجود از طریق ابزارهای در دسترس، به اموری به نسبت کلان واکنش نشان می‌داد. برای نمونه می‌توان به مجموعه بیانیه‌های تحلیلی جبهه مشارکت ایران اسلامی اشاره داشت. بخشی از آن متون، فارغ از آن‌که در یک ساعت «س» بدل به کیفرخواست شدند، ایستارهایی را فراهم آوردند که عمدتاً، گفت‌و‌گو و نقد در عرصه عمومی را به‌‌دنبال داشتند. حال آن‌که امروز با تغییر گارد حاکمیت و گذار به الگوهایی جدید و نامتعارف از جمله در:

الف. مسئله واگذاری و تخصیص منابع،

ب. مسئله خصوصی‌سازی،

پ. مسئله نظام دانش و طبقاتی شدن آن،

ت. مسئله کارگران و زیر ضرب رفتن آن‌ها و فقدان توان چانه‌زنی مؤثر این قشر،

ث. مسائل نظام درمان و تعرفه‌ها،

ج. مسئله شهر و الگوی دفرمه توسعه آن،

چ. مسئله تبعیض مضاعف در تحرک‌های عمودی در بوروکراسی خاصه در مورد زنان و نیروهای مستقل و صاحب فکر، و…

کوششی درخور، جهت فهم مسئله و تجویز راه‌حل صورت نمی‌پذیرد یا اگر هم تلاشی صورت می‌گیرد، ارتباط مؤثری با جامعه هدف برقرار نمی‌کند. به عبارتی جریانی که سابقاً دارای تصویری کلان از نظام اداره عمومی کشور بود، اینک فاقد آن تصویر شده است. به این‌ها اضافه کنیم مواردی که به سیاست‌های کلی نظام راجع است و اساساً باب گفت‌و‌گو درباره‌شان بسته است؛ خواه به‌علت محافظه‌کاری، خواه به‌دلیل فقدان تئوری منسجم و منطبق با واقعیت، و خواه به‌سبب انذارها و محدودیت‌ها.

این وضعیت ترسیم شده سه پیامد را به‌دنبال دارد. نخست آن‌که کارویژه اصلاح‌طلبان- که همان دیوار حائل (بالشتک ضربه‌گیر) میان جامعه و حکومت بود، از میان می‌رود. یعنی حاکمیت صرفاً خود را در برابر توده مردم می‌بیند و طبعاً «قهر» را بر سایر ابزارها رجحان می‌دهد. دوم آن‌که، جامعه به‌سوی نوعی خودبسندگی هدایت می‌شود و بی‌پشتوانه و بدون تئوری و پیوستگی تاریخی به وادی عمل وارد می‌شود و به‌شکل اقتضایی عمل می‌کند. نام این وضعیت را می‌توان «تسطیح سیاست» نهاد، بدین معنا که تصادم دولت و جامعه به‌غایت افزایش پیدا می‌کند و مردم مستمراً متحمل هزینه‌های گزاف می‌شوند. ضربه‌ناپذیری- یا ضربه‌پذیری حداقلی- مردم به‌شکل توده‌ای در دولت اصلاحات می‌تواند مؤید این تحلیل و اهمیت این کارویژه اساسی باشد؛ چنانکه در تمامی ادوار دولت در جمهوری اسلامی جز دولت اصلاحات ضربه‌پذیری توده‌ای، چه برآمده از اعتراض و چه برخاسته از شورش وجود داشت و دولت نتوانست به‌عنوان ضربه‌گیر از وارد آمدن خسارت به مردم بکاهد. سوم آن‌که متعاقب این روند نوعی تصویرسازی دفرمه به نظام تحلیلی اصلاح‌طلبان تحمیل می‌شود. نخستین مرحله این تصویرسازی، اختلال در نظام مسئله‌یابی است. این اختلال، که شاید در پزشکی نیز شایع باشد، با تشخیص نادرست بیماری و تجویز نادرست دارو همراه است. مرتبط کردن سنگ‌اندازی‌ها در پروسه‌های اصلاحی، و برگشت‌پذیری آن‌ها به مؤلفه‌هایی چون «لحن»، «ادبیات تحریک‌آمیز» و… جزئی از این نظام اختلالی است؛ حال آن‌که می‌توان فهرستی از لحن‌های آرام، و ادبیات غیرتحریک‌آمیز را بر آفتاب فکند و این فرضیه را ابطال کرد. دومین مرحله این تصویرسازی «برساختن خصم‌‌» است. چنانکه اختلال در نظام مسئله‌یابی به هسته مرکزی یک تفکر بدل شود، ناخودآگاه آن تفکر به برساختن خصم رهنمون می‌شود. بدین معنا که آگاهانه یا از سر خطای تحلیلی صرفاً به بخشی از صحنه سیاست نور تابانده و خصمِ جدید علت‌العلل مسائل معرفی می‌شود. حال آن‌که اساساً منطق اصلاحات، نه خصم‌پرور است و نه حذف‌محور.‌

در بخش‌های بعدی این یادداشت، تلاش خواهم کرد به طرح پیشنهادها و تجویزهایی ناظر به آینده جریان اصلاحات بپردازم.

 

پی‌نوشت:

[۱] خوانندگان می‌توانند برای مطالعه بیشتر به مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی و پیشنهادهای مطرح در زمینه تأسیس نهاد اطلاعاتی کشور مراجعه کنند.

دیگر خبرها

  • اهداف پشت پرده رقیب تراشی برای قالیباف! / اصلاح‌طلبان: در مجلس دوازدهم اقلیت نه نیروی سوم هستیم!
  • واکنش وزیر کشور به ادعای حمایت دولت از یک لیست انتخاباتی
  • حمایت تمام قد یک نماینده مجلس از همایش لاکچری قالیباف/ توقع داشتند نمایندگان به مسافرخانه‌ای در راه آهن بروند؟
  • فیلم/ حضور قالیباف در نمایش وحدت جبهه انقلاب
  • هدف رادیکال‌ها از تبلیغ سبک زندگی غیررسمی چیست؟ / ادعای یک روزنامه اصلاح‌طلب درباره یک لیست انتخاباتی!
  • ادعای یک روزنامه درباره درخواست تـازه آمریکا و پاسخ ایـران
  • ادعای روزنامه کویتی درباره درخواست تازه آمریکا از ایران
  • انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!